خاك سرمه خیز اصفهان ، ۸

احیای هنر نقده دوزی در دستان بانوی هنرمند اصفهان

احیای هنر نقده دوزی در دستان بانوی هنرمند اصفهان آثارنیوز: اصفهان کار کردن بصورت مشاغل خانگی امتیازهای زیادی دارد؛ نه هزینه رفت وآمدی هست، نه ترافیک، نه پول اجاره و نه پول آب و برق و همه اش در همین فضای خانه به انجام می رسد و به لحاظ هزینه صرفه جویی می شود. کشورهای پیشرفته هم سرمایه گذاری های عجیبی روی مشاغل خانگی انجام داده اند مثل کشور سوئیس که خیلی از مراحل ساختن ساعت توسط خانم ها در خانه ها به انجام می رسد.



این را محبوبه پورقدیری می گوید، هنرمندی که سال هاست در حوزه هنر نقده دوزی فعالیت دارد و هنری که قدمتش به دوران هخامنشیان می رسد را به منتهای کمال رسانده و این روزها در همین زمینه نیز بصورت مشاغل خانگی با جهاد دانشگاهی واحد اصفهان همکاری می کند. او بااینکه معتقد می باشد که برای تعریف واژه هنرمند باید وجه های مختلفی را در نظر گرفت که ازجمله آنها اخلاق و مهارت و علاقه و عشق آن فرد به هنرش است، ولی اخلاق هنری را بالاتر از همه آنها می داند و تاکید می کند که هنرمند باید ازلحاظ مردم داری و نگاه به مردم و هم ازنظر اخلاق هنری برتر از دیگران باشد.

بانو پورقدیری متولد اول فروردین ماه ۱۳۴۳ در اصفهان و محله خیابان فردوسی است و به جرئت می توان او را یکه تاز هنر نقده دوزی در اصفهان نامید؛ بانوی هنرمندی که همچنان می سازد و می پردازد و وقتی علاقه ما را به صنایع دستی می بیند، خرسند می شود و می گوید: «خوشحالم افرادی نسبت به هنر و صنایع دستی علاقمند هستند.»
آنچه می خوانید گفت وگوی اختصاصی خبرنگار ایسنا با محبوبه پور قدیری، هنرمند پیشکسوت نقده دوزی است.



شروع فعالیتهای هنری شما چگونه بود؟

از همان دوران مدرسه و در حین فعالیتهای درسی، کار هنری انجام می دادم. تعطیلات تابستانِ دوره راهنمایی به کلاس های نقاشی رنگ و روغن «استاد حسین زرگر» می رفتم. بعد در حوزه ادامه تحصیل در رشته هنر با ایشان مشورت کردم که معدل من را پرسیدند و وقتی متوجه شدند معدل درسی ام خوب است، گفتند: «شما دَرست را ادامه بده و در کنار آن فعالیتهای هنری داشته باش.» من هم همین رویه را ادامه دادم و در هردو زمینه موفق بودم.

کجا درس می خوانید؟

دبستان را در مدرسه ملک، دوره راهنمایی را در مدرسه فرزانه و دوره متوسطه را در دبیرستان بهشت آیین گذراندم.

و بعد دانشگاه رفتید؟

بله در آزمون ورودی دانشگاه ها شرکت کردم و در رشته شیمی دانشگاه اراک قبول شدم که به علت دوری مسافت نرفتم، اما هم زمان در آزمون تربیت معلم هم شرکت کردم و رشته علوم تجربی مرکز تربیت معلم فاطمه زهرا(س) پذیرفته شدم و دو سال در این رشته تحصیل کردم. بعدازآن در رشته علوم تربیتی گرایش مدیریت و برنامه ریزی آموزشی قبول شدم و برای تحصیل، چهار سال به دانشگاه خوراسگان رفتم.

علاقه به دوخت های سنتی چطور ایجاد شد؟

من نقاشی رنگ و روغن را بطور کامل نزد استاد زرگر کار کردم اما به موزه های هنری علاقه زیادی داشتم و با مادرم به دیدن موزه ها می رفتیم. یادم است که نمایشگاهی به نام دوخت های سنتی در موزه هنرهای تزئینی اصفهان برگزارشده بود که من هم آنرا دیدم و همان جا با نقده دوزی آشنا شدم. البته پیش از آن هم می دانستم که نقده دوزی چیست اما از نزدیک ندیده بودم. آنجا آقایی به نام «مرحوم استاد عباسعلی فولادگر» بودند و نخ گلابتون برای صنایع دستی تولید می کردند. از ایشان درباره ی نقده و نقده دوزی پرسیدم که گفتند «فقط یک نفر در اصفهان به نام «آقای حمید دانشور» نخ نقده یا نخ ملیله اصل تولید می کنند که اگر بخواهی نخ نقده را تهیه کنی فقط از ایشان می توانی تهیه کنید.»



چه کسی نقده دوزی را به شما آموزش داد؟

برای پروسه آموزش نقده دوزی خیلی تلاش کردم تا کسی را پیدا کنم ولی کسی نبود که این هنر را آموزش دهد. شاید من از چندین دوزنده درباب آموزش صحبت کردم، ولی کسی آموزش نمی داد و اگر هم آموزش می دادند به این صورت بود که بعدازآن باید برای آنها کار می کردم و فقط آموزش نبود.

جستجوی شما نتیجه ای داد؟

من خیلی تلاش کردم تا این که فردی به اسم «حاج خانم پاکروان» را پیدا کردم. ایشان گفتند حدود ۲۰ سال قبل نقده دوزی را انجام می دادند و الآن دیگر کار نمی کنند و کارگاهش را جمع کرده، اما در جواب درخواست من گفت «باشه» و بعد گفتند که یک کارگاه سوزن دوزی و نقده را آماده کنم.

چون پدرم در کار مبل سازی و نجاری بودند، می دانستند که این کارگاه را کجا سفارش دهیم. درنهایت کارگاه را تهیه کردم و نزد حاج خانم پاکروان رفتم. آموزش نقده دوزی برای خود خانم پاکروان هم حالت آزمون وخطا داشت و بخش هایی از آن واقعاً یادشان رفته بود، ولی خیلی باانصاف بودند و هرچه که می دانستند را به من آموزش دادند. البته من حدود دو هفته نزد ایشان رفتم ولی هر طرحی را که هرروز یاد می دادند سریع فراگرفته و بلافاصله از ایشان می خواستم بعدی را آموزش دهند، چون خودم خیلی مشتاق یادگیری بودم و ایشان هم از آموزش لذت برده و به خوبی این کار را انجام می دادند، به صورتی که اگر من می خواستم برای یادگیری نزد استادکارهای دیگری بروم شاید به من می گفت فقط ۴۰ روز بیا سوزن نخ کردن را به تو یاد دهم! و به آسانی به من یاد نمی دادند و به این مساله نگاه نمی کردند که استعداد هر کس به چه صورت است و شاید باید دو سال نزد آنها می رفتم؛ هرچند که این روش سنتی هم مزایایی دارد اما برای من که توانایی بالایی در فراگیری داشتم و سریع پله های آموزش را طی می کردم، این روش مطلوب نبود. بنابراین حاج خانم پاکروان خیلی خوب به من آموزش دادند.

آن زمان چند سال داشتید؟

من آن موقع ۱۸ ساله بودم و هنوز دانشگاه را شروع نکرده بودم؛ یعنی بین دیپلم و دانشگاهم وقفه یک ساله افتاد و من در طول این مدت نزد خانم پاکروان آموزش دیدم و در کنار آن نقاشی را ادامه می دادم.



رشته های متنوع هنری را کارکردید!

بله من رشته های مختلف هنری را کار کردم مثل رنگ و روغن، ویترای و آبرنگ؛ اما یک سفارش ای که پدرم داشتند این بود که «یک رشته را بگیر و برو جلو و شاخه شاخه نکن و در یک شاخه استاد شو» و من هم طبق سفارش پدرم بین تمام رشته ها نقده دوزی را انتخاب کردم و متوجه شدم، تنها چند نفر که تعدادشان به انگشتان یک دست هم نمی رسید و سنی هم از آنها گذشته بود، از این هنر سر رشته دارند و هیچ جا هم اسمی از این هنر و آموزش آن نیست، البته آن موقع یک دید دیگری داشتم و حالا با دید دیگری به آن نگاه می کنم.

آموزشگاه تأسیس کردید؟

من دیدم که اگر بخواهم آموزشگاه نقده دوزی را تأسیس کنم باید در سازمان فنی حرفه ای امتحان بدهم، اما وقتی به فنی حرفه ای رفتم آنها گفتند که ما اصلاً بصورت تک رشته مجوز آموزشگاهی نداریم و شما باید همه دوخت های سنتی را امتحان بدهی؛ بنابراین بود که همه دوخت های سنتی را یاد گرفتم. البته باوجود این که می گفتند همه دوخت ها اما باید بگویم که آن موقع حتی فردی که می خواست امتحان بگیرد درباره ی نقده دوزی چیزی نمی دانست.

همه دوخت های سنتی یعنی کدام رشته ها را باید امتحان می دادید؟

ابریشم دوزی، ملیله دوزی، سرمه دوزی، انواع دوخت های بلوچ، ممقان دوزی، پولک و منجوق که حدود ۱۵۰ دوخت سنتی است.



بعد از امتحان چه اتفاقی افتاد؟

من امتحان دادم، اما این قانون آمد که باید هم زمان امتحان چرخ (گلدوزی با چرخ) هم بدهیم، یعنی کسی که می خواست در امتحان دوخت های سنتی شرکت نماید باید امتحان چرخ را هم می داد و برعکس، کسی که می خواست امتحانِ چرخ بدهد باید حتما هم زمان دوخت های سنتی هم امتحان می داد. بدین سان من برای گلدوزی با چرخ پیش یکی از همکارها در آموزشگاهش رفتم و البته جزو مربی هایش بودم و دوخت های سنتی را برای آنها آموزش می دادم. ایشان البته چرخ هم یاد می دادند، اما وقتی دیدند که من می خواهم چرخ را یاد بگیرم که بعد برای خود آموزشگاه بزنم یک مقدار رابطه تغییر نمود.

آن زمان خواهرم در یک مرکزی متعلق به هلال احمر کار می کرد که آنجا هنرهای معمولی را یاد می دادند و به من گفت «برو آنجا ببین چرخ را کسی یاد می دهد؟» و متوجه شدم که فردی به نام «خانم ریحانی» آموزش می دادند، خیلی علاقه داشتم و سخت تلاش کردم، به صورتی که چرخ گلدوزی ام را هر بار به سختی با خود به آن مرکز می بردم و بعد باردیگر به خانه می آوردم. کار چرخ خیلی تمرین می خواهد تا مسلط بشویم چون سرعت عمل در امتحان چرخ خیلی مهم می باشد. کم کم راه افتادم و دیگر چرخ را همراهم نمی بردم. خانم ریحانی همه فوت وفن ها را به من یاد داد و اگر برای این آموزش می خواستم به یک آموزشگاه گلدوزی بروم دو سال زمان می برد تا مرا برای امتحان به اداره فنی و حرفه ای معرفی کنند، یا این شرط می گذاشتند که بعد حتما باید برای خودشان کار نماییم. خلاصه این که کار خدا بود و خانم ریحانی همه نکات را به من می گفت و من در خانه پیاده می کردم و فردا به او نشان می دادم. گاهی شب ها تا سه نیمه شب می دوختم و ساعت می گذاشتم که بطورمثال یک طرح تکه دوزی را در یک زمان لازم تمام کنم و دخترم مریم می گفت «مامان ما به صدای چرخ شما عادت کرده ایم و با آن به خواب می رویم. من در چهار ماه گلدوزی با چرخ را بطور کامل یاد گرفتم و امتحان دوخت های سنتی و گلدوزی با چرخ در دو روز انجام شد و با موفقیت هردو امتحان به انجام رسید.

گلدوزی با چرخ چه مواردی را شامل می شد؟

تکه دوزی، گلدوزی، برودری دوزی

و قبول شدید. فنی حرفه ای چه مدرکی به شما داد؟

مدرک دوخت های تزئینی که هم شامل چرخ می شد و هم دست.



بنابراین شما نقده دوزی را امتحان ندادید؟

اصلاً چیزی به نام نقده دوزی در امتحان نبود که من فقط نقده دوزی را امتحان بدهم یا بطورمثال سرمه دوزی را، بعدها برای هرکدام از این رشته ها استاندارد نوشته شد که البته در این مورد هم خودم اقدام کردم.

در مورد استاندارد نویسی برای دوخت های سنتی؟

بله به فکر افتادم که برای نقده دوزی استاندارد بنویسیم، برای همین به اداره فنی حرفه ای در تهران رفتم و کارهایش را کردم و این کار به قول معروف روی غلتک افتاد که برای تک تک دوخت ها استاندارد بنویسند و قانون استاندارد نویسی هم به این شد که گروهی از همکاران برای هر دوخت استاندارد بنویسند و از تهران گفتند نقده دوزی را باید گروهی بنویسیم و حتی اگر من آنرا به تنهایی می نوشتم باید بازهم اسم گروه درج می شد.

درنهایت آموزشگاه را تأسیس کردید؟

بله پس از استاندارد نویسی، در راستای آموزشگاه زدن و آموزش افتادم اما این مساله هم بگونه ای است که برای گرفتن امتیاز آموزشگاه باید کفش های آهنی پوشید. مجوز را گرفتم و یک طبقه از خانه مسکونی مان را جهت آموزشگاه قراردادم، پس از چند سال به دلیلهای مختلف آموزشگاه را تعطیل کردم و بوسیله مشاغل خانگی فعالیتم را ادامه دادم و اتفاقاً بهترین کار همین بود.



آموزشگاهتان چه نامی داشت؟

«آموزشگاه صنایع دستی و دخت قدیر» که در سال ۸۰ تأسیس کردم و تا سال ۹۰ فعال بود و انواع دوخت های سنتی و گلدوزی با چرخ و حتی نقاشی روی پارچه و نقاشی رنگ و روغن را هم آموزش می دادم.

چرا آموزشگاه تعطیل شد؟

نمی خواستم تعطیل کنم اما به رماتیسم مبتلا شدم و مرخصی گرفتم و پس از مرخصی وقتی برای تمدید مجوزم رفتم به من گفتند که مهلت برای تمدید مجوز شما گذشته و اجازه ندادند، خیلی بدنبال تمدید امتیازم رفتم ولی آنرا تمدید نکردند. ضمن این که فنی حرفه ای هم خیلی اذیتمان می کرد و مدام بازرس می فرستاد و حتی اجازه نداشتیم یک روز آموزشگاه را تعطیل نماییم و من از این مسائل هم خسته شده بودم.

بعد از آن کجا کار کردید؟

در اتاق تجاری برنامه ای بود و آقایی به نام مهندس سراج درباره ی مشاغل خانگی حرف می زد و من هم خوشم آمد و وارد مشاغل خانگی شدم. الآن بصورت مشاغل خانگی با جهاد دانشگاهی اصفهان سفارش می گیرم و کار می کنم. آنها به آسانی به من مکان دادند، نه اجاره می دادم و نه هیچ مشکل دیگری دارم و فقط هزینه را کمی پایین آوردم و نقاشی روی پارچه و دوخت های سنتی را یاد می دادم.

کار کردن بصورت مشاغل خانگی چه خاصیت های دارد؟

کشورهای پیشرفته سرمایه گذاری های عجیبی روی مشاغل خانگی انجام داده اند، بطورمثال سوئیس که در ساختن ساعت بسیار پیشرفته است بخش هایی از این ساخت بصورت مشاغل خانگی توسط خانم ها در خانه صورت می گیرد. کار کردن بصورت مشاغل خانگی امتیازهای زیادی دارد؛ نه هزینه رفت وآمدی هست، نه ترافیک، نه پول اجاره و نه پول آب و برق و همه اش در همین فضای خانه صورت می گیرد و به لحاظ هزینه خیلی صرفه جویی می شود.



از همکاری جهاد دانشگاهی راضی هستید؟

جهاد دانشگاهی خیلی خوب با ما همکاری می کنند و بی نظیر است. جهاد برای اجرای طرح ملی مشاغل خانگی تسهیلگر است. مجری این طرح، اداره کار و امور اجتماعی است، ولی جهاد به این اداره کمک می نماید تا این کار صورت گیرد. ما هم به عنوان پشتیبان هستیم که خودمان را معرفی کردیم تا در این رشته ها فعالیت نماییم، جهاد هم شاگردان را نام نویسی می کنند و یا اگر پشتیبان ها مکان نداشته باشند، آنرا فراهم می کنند. ازجمله راهنمایی هایی که به من کردند این بود که می خواستم وب سایت بزنم و جهاد یک نفر را به من معرفی کردند که خیلی خوب با من همکاری کرد و وب سایتم را زدم، یا بطورمثال می خواستم نشان تجاری نقده دوزی خودم را ثبت کنم که من را معرفی و پشتیبانی کردند و حتی مدام سراغ می گرفتند که آیا با من همکاری شده یا خیر. ضمن این که جهاد کلاس ها و وبینارهای خیلی خوبی برگزار می نماید بطورمثال کلاس نحوه بازاریابی یا فعالیت در اینستاگرام را گذاشتند و مطالبی را مطرح نمودند که بسیار مفید بود.

چطور با جهاد دانشگاهی آشنا شدید؟

یک جلسه ای در اداره کار برگزارشده بود و نمی دانم چه کسی من را هم معرفی کرده بود. آن موقع از گروه همکاران سوزن دوزی فقط من بودم که در جلسه شرکت کردم و آقای دکتر میلاد کوچکیان تعریف برندسازی را بیان نمودند. من هم بروشور خودم را به دکتر کوچکیان نشان دادم و خیلی تعریف کرد و من را به جهاد دانشگاهی معرفی نمود و از آن زمان به بعد جهاد هم من را در جلسات خود معرفی می کرد و ادامه دار شد. من هم وقتی دیدم جهاد دانشگاهی همراهی می کنند از این فرصت برای ثبت لوگو و برند خود و ایجاد وب سایت استفاده کردم. درحقیقت یکی از کسانی که در بازاریابی و فروش در شبکه های مجازی سهم به سزایی داشت. آقا دکتر کوچکیان بود من تأثیر داشت دکتر کوچکیان بود ایشان در کنار خانم پاکروان و آقای زرگر و مسئولین جهاد دانشگاهی در زندگی من بسیار مؤثر بودند.



لوگو و برند شما چیست؟

در دوخت های سنتی طرحی به نام «خاشخاش» وجود دارد که یک ستاره شش پَر است که البته برای کسانی که نمی دانند چون تا حدی شبیه به ستاره شش پَر یا ستاره داوود است از جهاتی بحث برانگیز است، درحالی که من این ستاره شش پر را در خیلی محلهای اسلامی بطورمثال در رواق های حرم امام رضا (ع) دیده ام؛ اما من این ستاره را به ستاره هشت پر تبدیل کردم تا حرف وحدیث هم کمتر داشته باشد و داخل آنرا خالی کردم و دوختی را ابداع کردم که نامش را مشبک دوزی با نخ نقده گذاشتم. در مورد کارهای خاصم حتما گوشه آنها این ستاره را می دوزم و درحقیقت به صورتی امضای من است؛ ضمن این که برند من هم «نقده دوزی پور قدیری» است.

خانواده شما هم فعالیتهای هنری دارند؟

مادربزرگ هایم و مادرم در حوزه امور هنری تبحر داشتند به ویژه در حوزه گلدوزی، خیاطی و گیوه بافی. پدرم «حاج حسن پور قدیری» که در کار مبل سازی پیشکسوت و متبحر است. یکی از برادرانم آقا محمد خوشنویس است، خواهرم صدیقه خانم در کار خیاطی و گلدوزی است و بطور کامل دوخت های سنتی را می داند و یکی از افتخارات من این است که خانواده ام پشتیبان و کمک کننده و همراه من هستند. برادر دیگرم آقا هادی است که او هم در حوزه تربیت اسب برای سوارکاری از مربیان به نام هست.

درباره هنر نقده دوزی نیز توضیح دهید که چگونه دوختی است و چطور انجام می شود؟

یک دوخت سنتی است که با نخ های طلا و نقره یا مطلا صورت می گیرد که همان نخ نقره است که روی آن آب طلا داده اند، البته با درصدهای متفاوت که در گذشته حتی ۵۰ درصد هم بود ولی الآن ۱ یا نیم درصد است؛ اما بازهم دوخت خیلی گرانی است چون هم نخ آن گران است و هم دوخت آن دشوار است. برای همین وقتی آدم با نخ طلاکار می کند روی پارچه بی ارزش کار نمی کند بلکه از پارچه مخمل یا ترمه دستباف استفاده می نماید که این پارچه ها هم گران هستند. البته عموماً نقده روی تور معمول است و کار می شود و تور نقده خیلی قیمتی ندارد ولی اگر روی مخمل و ترمه کار شود، بهتر از نوع دستبافت باشد. کارهای نقده دوزی شده، در قدیم بیشتر حالت تجملاتی داشته، بطورمثال لباس درباریان با آن کار می شد که همه این ها موجب شد این دوخت کم کم به فراموشی سپرده شود، به صورتی که آن سالی که من نقده دوزی شروع کردم حتی همکارانِ دوخت های سنتی نمی دانستند نقده دوزی چیست.



نقده دوزی چه وجه تسمیه ای دارد؟

خیلی ها به آن نَقَده دوزی می گویند که اشتباه است و باید حرف (ق) را با ساکن تلفظ کنند؛ اما درباب وجه تسمیه آن باید اشاره کنم که در قدیم پارچه های نقده مثل پول نقد دادوستد شده و در بازار به آسانی خریداری می شد بنابراین به آن نقده گفته می شود.

برای کاربردی شدن آن چه کارهایی انجام دادید؟

ما برای نقده دوزی به جهت اینکه کاربردی شود و در خانه های عمومی مردم هم حضورداشته باشد چند تا کار انجام دادیم؛ یکی این که تابلوهای کوچک و طرح های موردنیازی که مردم دوست دارند یا سفارش می دهند را درست کردیم و به اداره ها هم پیشنهاد دادیم که از این آثار برای هدیه دادن استفاده نمایند و یا این که آرم های بین المللی را نقده دوزی کردم. حتی خیلی وقت ها هم خودم طراحی ها را انجام می دهم. در جانماز و سجاده و جلد قرآن، کیسه های پول قدیمی، کاور عینک، رو تختی و هرچه شما بخواهید، به سبک نقده دوزی آماده می نماییم. یک کار دیگر هم این است که من سبک کتیبه دوزی با نخ نقده را ابداع کردم.

کتیبه دوزی با نخ نقده چه سبکی است؟

دوخت این سبک، کار خیلی مشکلی است مخصوصاً که اگر چرخش قلم را هم در نظر بگیریم، نخ نقده انعطاف ندارد و مهارت بالایی لازم است تا بتوان با رعایت چرخش قلم کتیبه دوزی را انجام داد.

صندوق پوش مقبره امام رضا(ع) را که قسمتی از آن، صلوات خاصه است تماماً با نخ نقده بصورت برجسته و با رعایت چرخش قلم کتیبه دوزی شده است. این روپوش یک کار خاصی است و ۵ نفر دوزنده حدود ۵ سال روی آن کارکردیم. خط نسخ روی آنرا استاد بهار زاده خطاطی کردند و دخترم با سبک چرخش قلم، نقده دوزی کرد. آقای دکتر مهدی دلیلی گل وبوته ها و طرح های اسلیمی دور کار را طراحی کردند. آقای دکتر دلیلی هم از کسانی بودند که خیلی به پیشرفت من کمک کردند و از عواملی بودند تا بتوانم برای دوختن صندوق پوش قبر مطهر امام رضا(ع) با آستان قدس ارتباط بگیرم.



دوختن این صندوق پوش چطور اتفاق افتاد؟

آثار من در جشنواره رضوی چند سال متوالی انتخاب|شد. در یک سال از من خواسته شد که کارگاهی در محل جشنواره در حوزه نقده دوزی برگزار کنید و آقای دکتر دلیلی خیلی کمک کردند. به ایشان گفتم که من می خواهم برای حرم امام رضا(ع) کار انجام دهم و گفتند که به مجموعه اداری و بخش مربوط به آستان قدس رضوی بروم، درحالی که قبل از آن من به خیلی ها گفته بودم ولی نشد و نتوانستم هیچ کانال ارتباطی با آستان قدس پیدا کنم. تا این که به سفارش آقای دکتر به دفتر آستان قدس رفتم و در مورد فعالیت هایم و آرزویم برای دوخت روپوش مضج شریف امام رضا مقابل السلام گفتم، آنها از من رزومه خواستند، رزومه به همراه درخواست من، به استان قدس در مشهد فرستاده شد، آستان قدس مشهد تأیید کرد و گفتند نمونه کار اصلی را ببرم. آقایی بود به نام حاج آقا عاملی که پارچه های مخمل و انواع دیگر را تهیه می کرد و گفتند پارچه آماده است و چون نقده درصد بالا لازم بود یکی از اقوام حاج آقا عاملی تقبل کرد و هزینه دوزندگان هم که شاید دو برابر قیمت بازار بود پدر و مادرم و خودمان تهیه کردیم. افرادی که برای نقده دوزی این کار برای من کار کردند هیچ کدام از نقده چیزی بلد نبودند چون من فقط بدنبال کسانی بودم که معتقد باشند و با وضو بنشیند سر کار و دوختشان خوب باشد، یعنی اگر می دانستم سرمه دوزی یا خیاطی می کنند و کارشان تمیز است و دقت دارند برای من کافی بود. اگر می خواستم از افرادی استفاده کنم که یک مقدار نقده دوزی بلد بودند آن وقت به روش خودشان می دوختند و زیر بار حرف من نمی رفتند. ضمن این که آن هایی که الآن نقده کار می کنند روی مخمل نمی توانند این کار را انجام دهند و بیشتر روی تور نقده دوزی می کنند.

چطور کسانی که نقده دوزی را نمی دانستند این کار را به انجام رساندند؟!

اول روی تکه های اضافیِ مخمل تمرین کردند و بعد روی کار اصلی کار کردند. دخترم مریم هم از قبل بلد بود کتیبه وسط را کار کرد. گل وبوته دور کتیبه را یک نفر و خطوط اسلیمی را هم یک نفر دیگر کار می کرد و مشبک دوزی ها را خودم کار می کردند و همچنین هر ۵ نفر کار را تخصصی انجام می دادیم. درنهایت این روپوش را سال ۱۳۹۸ تحویل دادیم، ولی کار را ۵ سال پیش از آن شروع کردیم. حتی برای ریشه هایش ۶ ماه جستجو می کردم تا این که آقای ابراهیمی یک بقچه داشت که به کار ما می خورد و ریشه آنرا شکافت و گفت به این روپوش بزنم. درحقیقت خود امام رضا(ع) همه اش را جور کردند. همه طرح هایش هم مال خودم است و اول روی کاغذ به اندازه یک به یک پیاده کردم و به مشهد بردم و تأیید کردند و بعد آنرا روی مخمل پیاده کردیم.

به این صندوق پوش احساس خاصی دارید، اثر دیگری نیز برای شما چنین است؟

بله این صندوق پوش درحقیقت با تمام تخصص و احساسات لطیف و معنوی دوخته شده هست، البته تابلوی دیگری هم پس از دوخت روپوش، دوختم که کار خاص و منحصربه فردی در نقده دوزی و گلابتون دوزی هست و نامش را باغ بهشت گذاشتم.

فرزند شما هم نقده دوزی انجام می دهند؟

دو فرزند دارم؛ دخترم مریم نزدیک به ۳۰ سال دارد و نقاشی روی پارچه خیلی کارکرده و وقتی کار روی روپوش را آغاز کرد تازه ازدواج کرده بود و بعد هم حامله شد و زایمان کرد و کار دوخت روپوش را همراه با نگهداری از دختر کوچکش ادامه داد. پسرم محمد ۲۵ سال دارد که در رشته مهندسی صنایع مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل هست.



برای دریافت درجه هنری اقدام کردید؟

آن هم داستان دارد... آن روزی که من برای درجه هنری رفتم همان زمانی بود که تازه کار روپوش شروع شده بود و طرح اولیه آنرا بردم و وانمود شد که درجه یک را به من می دهند؛ اما مشکلی که در مورد دریافت درجه هنری هنرمندان صنایع دستی وجود دارد این است که دو مرحله ارزشیابی انجام می شود؛ در مرحله اول آن اساتید اهل فن صنایع دستی حضور دارند و هنرمندانِ متقاضی هم حضور دارند و آثارشان را می برند و از آنها سؤال می شود و هنرمندان هم از کارشان دفاع می کنند، اما مرحله دوم ارزشیابی توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت می گیرد و هنرمند حضور ندارد!

حتی برای دریافت هنرکارت هم به ما گفتند که این کارت به هنرمندان هنرهای دستی تعلق نمی گیرد و مخصوص هنرهای تجسمی است؛ حالا سؤال این است که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی هنرهای تجسمی است چرا باید برای هنرهای سنتی مسئول قضاوت درباب درجه هنری باشد و ارزشیابی نهایی را انجام می دهد؟! درحالی که من همین توانایی که الآن دارم آن موقع هم داشتم. من نقده دوزی را مطرح کردم، ولی حقم را ندادند.

چه کسانی الآن با شما در نقده دوزی کار می کنند؟

کسانی هستند که نقده دوزی می کنند اما در سطح همان نقده دوزی که ۳۰ سال پیش بود یعنی روی تور کار می کنند، ولی ابتکاراتی که ما روی چرم و مخمل انجام می دهیم و ایده و ابداع و سبک داریم و این سبک را ثبت کرده ایم را کسی انجام نداده است.

از نقده دوزی در چه تولیداتی استفاده می کنید؟

کاور آینه، جا عینکی، رومیزی، دستمال نقده دوزی، سرویس روتختی عروس. انواع قاب های نقده دوزی و کتیبه دوزی، حتی نماد اصفهان را نقده دوزی کردم و به شهرداری اصفهان پیشنهاد دادم که برای میهمان هایشان استفاده نمایند ولی دنبال نکردند، یا این که آرم سازمان صنایع دستی کشور را دوختم و به مرحوم آقای ادیب (معاون سابق صنایع دستی اصفهان) دادم که بدانند ما می توانیم چنین سبکی را برای سازمان ها کار نماییم، این تابلو هنوز در دفتر معاونت قرار دارد. مرحوم آقای ادیب در زمان معاونت خود به پیشرفت صنایع دستی کمک بسیاری کرد.



بیمه هستید؟

من بیمه قالیبافان هستم، جزو نخستین نفراتی بودیم که بیمه شدیم.

از نگاه شما مشکلات صنایع دستی چیست؟

در جامعه فرهنگ سازی نشده که بطورمثال برای جهیزیه دختران بجای کریستال و این اجناس چینی از صنایع دستی خودمان استفاده گردد. این فرهنگ باید در منِ مادر و دخترم ایجاد شود که از صنایع دستی خودمان خرید نماییم و آنها جزو جهیزیه مان باشد. مشکل دیگر این است که یکسری از هنرها مخصوصاً در دوخت های سنتی که فراموش شده اند نیاز به ثبت دارند چونکه درخطر سرقت هستند و باید مالکیت معنوی آنها ثبت گردد، همین طور ثبت جغرافیایی و ثبت بین المللی هم لازم هست که من هم این کار را انجام دادم و برند نقده دوزی پور قدیری را ثبت کردم. یادم است مرکز ثبت مالکیت معنوی به من می گفتند که ما چنین چیزی نداریم و به ما ثابت کن که نقده دوزی وجود دارد؟! مورد دیگر این است که سازمان های مختلف برای مراسم های خود یا تقدیرهایی که انجام می دهند از صنایع دستی خودمان استفاده نمایند. ضمن این که متأسفانه برخی تاجران قیمت این هنر را پایین می آورند که این مساله در کاهش کیفیت آثار اثرگذار است.

نقده دوزی در شهرهای دیگر ایران هم کار می شود؟

به سبک اصفهان خیر. بطورمثال در جنوب هست، اما با نخ گلابتون بدل صورت می گیرد. «خوس دوزی» را هم اشتباهاً با نقده جابه جا می گیرند. نقده دوزی الآن جزو هنرهای تک استاد است

شما همه فوت وفن را به هنرجویان خود آموزش می دهید؟

تا زمانی که آموزشگاه داشتم همه دوخت های سنتی را آموزش می دادم، اما وقتی به مسیر مشاغل خانگی آمدم به یک رشته پرداختم. صد و خورده ای دوخت سنتی داریم. الآن کارت های مهارت، جدا و تخصصی شده است. الآن هر ۵ نفری که صندوق پوش قبر مطهر امام رضا(ع) را کار کردند نقده دوزی را بصورت تخصصی انجام می دهند.



در کدام شهرها نمایشگاه برگزار کردید؟

نمایشگاه های فراوان داشتم که بیش از همه در اصفهان، همدان و تهران بود. نخستین نمایشگاهی که کار کردم در همدان بود که از جانب صنایع دستی شرکت کردم و به عنوان غرفه برتر برگزیده شد و همین برتر شدن موجب شد که صنایع دستی روی ما حساب دیگری باز کند. در جشنواره بین المللی رضوی هم شرکت کردم و آنجا بود که کتیبه دوزی با نخ نقده را ابداع کردم. در نمایشگاه های خارج از کشور شرکت نکردم اما سفارش های خاصی بوسیله فضای مجازی از خارج از کشور داشتم. ضمن این که این دو سال کرونا بااینکه برای همه مردم ناراحتی های زیادی ایجاد کرد اما ازیک طرف خیلی به من کمک کرد چون فعالیت خودم را در اینستاگرام را گسترش دادم.
شما روی چه پارچه هایی کار می کنید؟
روی انواع پارچه کار می کنم، ازجمله جیر، مخمل، چرم، تور و...
مواد اولیه برای نقده دوزی را از کجا تهیه می کنید؟
ما فقط در اصفهان استاد دانشور را داریم که مغازه اش با نام «ملیله سازی دانشور» در خیابان مسجد سید نرسیده به خیابان زاهدی قرار دارد.

هنرمند از نظر شما چه تعریفی دارد؟

وجه های مختلفی دارد؛ هم باید اخلاق را در نظر گرفت و هم هنرمندی و مهارت در آن کار هنری که صورت می گیرد و هم علاقه و عشق آن فرد به هنرش یعنی به آنچه درونش است و در هنرش متجلی شده و آنرا پیاده می کند، ولی اخلاق هنری بالاتر از همه آنها است و هنرمند کسی است که هم ازلحاظ مردم داری و نگاه به مردم و هم ازنظر اخلاق هنری برتر باشد. مثالی می زنم، عکس برداری و فیلم برداری از نمایشگاه های من آزاد است و اگر کسی به این شکل کار من را بیاموزد من دست او را هم می بوسم، اما اگر همکار یا یک هنرمند کار من را بخرد و بعد در نمایشگاه به عنوان این که خودش خالق اتر هست، برای نمایش و فروش بگذارد، این را کار درستی نمی دانم که این مساله برای من اتفاق افتاده است بطورمثال یک اثر خودرا به فردی فروختم ولی او همان را به نام خودش به نمایش می گذارد! این اخلاق هنری نیست، چونکه هنرمند باید پیش از هنرش، اخلاق و وجدان هنری داشته باشد. یک موضوع دیگر این است که هنرمند باید در کارش دارای ابتکار و خلاقیت بوده و واقعاً استاد باشد و ساکن نباشد.




1401/10/08
14:19:42
5.0 / 5
394
تگهای خبر: آموزش , آیین , استاندارد , بنا
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۳ بعلاوه ۲
خبرگزاری آثار تاریخی و گردشگری
asarnews.ir - حقوق مادی و معنوی سایت آثارنیوز محفوظ است

آثارنیوز

خبرگزاری آثار تاریخی و گردشگری